تمـــاشـــايي ترين تصــويـــر دنيـــا مي شوي گـــاهي دلم مي پـــاشد از هم ، بس كه زيبـــا مي شوي گــــاهي حضور گـــاه گــــاهت بازي خورشيد بــا ابـــر است كه پنهـــان مي شوي گـــاهي و پيـــدا مي شوي گــــاه به ما تــا مي رسي كج مي كني يكبـــاره راهت را ز نـاچـــاريست گر همصحبت ما مي شوي گـــاهي دلت پاك است اما بـا تمام ســـادگيهـــايت به قصد عـــاشق آزاري معمـــا مي شوي گـــاهي تو را از ســــرخي سيب غـــزل هـــايم گريزي نيست تو هم مانند آدم زود اغـــوا مي شوي گـــاهي. نگاهم که کردی دلم پر گرفت دلم غربت زنگ آخر گرفت نگاهم که کردی سکوتم شکست درون دلم عشق گویی نشست نگاهم که کردی خزان دلم سبز گشت پرستوی عاشق پی قلب دیوانه گشت نگاهم که کردی زمان صبر کرد دل آسمان را پُر از ابر کرد و بعد از نگاه تو باران گرفت و عشقی درون تنم جان گرفت نگاهم کن و باز با من بمان تو حرف دل بی کسم را بدان نگاهم کن ای زندگی بخش من و با قلبم از عشق حرفی بزن سخـــــــــتــی تــنهــایی رو وقتـــــی فــــهمیـــدم کـه دیــدم مترسک بـه کــلاغ میــگه : هرچــقدر دوست داری نوکــ بزنفقـــط تنهــام نــذار ! مدتهاست مصلحتی شده ام خوب ب____ودن مصلحتی خنده ه_____ای مصلحتی ایستادن ه___ای مصلحتی با این حال کاش یکبارم تورا مصلحتی حس می کردم ... در خاطر کسی می مانی که ... بـــا نبــــــــــــــــــودنت... بودن هــــــــــــیچ کس را معامله نمـــــــــــــی کند... مــانند هــیزم های مــصنوعی شــومینه ﭼـﻘـﺪﺭ ﺧـﻮﺑـﻪ ﺑـﻌـﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣـﺎ ﺑـﺪﻭﻧـﻦ بسلامتی اونایی که این روزاشون به تظاهر می گذره . . . یادمان باشد وقتـــــــــــــــــی کسی رابه خودمان وابستـــــــه کردیم دربرابرش مسئولیم دربرابراشکهایش شکستـــــــــــــــــــــــــــــــــــــن غرور لحظه های شکستـــــــــــــــــــنش در تــــــــــنهایی ولحظه های بی قراریش واگریادمان برود درجایی دیگرسرنوشـــــــــــــت یادمان خواهدآورد واین بارماخودفراموش خواهیم شد دیشب در خواب ناگهان خدا در گوش من گفت: تو این دنیا 2 تا نابینا میشناسم... یکی تو که هیچوقت عشقمو ندیدی.... یکی من که کسیو جز تو ندیدم..... همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه! گفتم:می دونم! گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا! گفتم: می دونم! گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی ! … گفتم:می دونم! گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟! گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم وجودم پاره ای از شب دلم تنهاترین پاییز بساطم بقچه اندوه دلم تنگ است ... صدایم خیس باران است نمیدونم چرا... دلم اینقدر... برای دیدنت تنگ است.
می ســـــــــوزم و پــایان نــدارم
درد یــعنی این…!
ﮐـﻪ ﺍﮔـﺮ ﭼـﻴـﺰﯼ ﺭﻭ ﺑـﻪ ﺭﻭﺷـﻮﻥ ﻧـﻤـﻴـﺎﺭﯼ،
ﺍﺯ ﺳـــــــــــﺎﺩﮔـیتـــــ ﻧـﻴـــــــــﺴـﺖ !
بلکه ﺩﺍﺭﯼ ﺣـﺮﻣـﺖ ﻳـﻪ ﺭﻭﺯﺍﻳـﯽ ﺭﻭ ﻧـﮕـﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ
ﮐـﻪﺍﻭﻧـــــــــﺎ ﻳـﺎﺩﺷـﻮﻥ ﺭﻓـﺘـﻪ!!!
تظاهر به بی تفاوتی . . .
تظاهر به بی خیالی . . .
به شادی . . .
به این که دیگه چیزی مهم نیست . . .
ولی فقط خودشون می دونن چقدر سخت می گذره!
تو را چه به عشق. . .
گفتم چرا؟
گفت تو خوابی و عشقت در آغوش دیگریست . . .
لبخندی زدم و گفتم :
خدایا این مخلوق توست . . .
شاید تو خوابی که خبر از رسم دنیایت نداری